ایسنا /
«پریشب یه مشتری اومد مغازه. یکی
از کمیابترین ماهیای مغازه که گیاهخوار بود رو میخواست ازم بخره. تا ۷
میلیون تومن هم راضی بود اما دلم راضی نشد بفروشمش. شب اومدم خونه، پشیمون
شدم. گفتم تا کی میخوای این ماهی رو توی تنگ نگه داری؟»
پلاسکو را همه
به لباسفروشهایش میشناسند اما این پاساژ قدیمی در تهران، زیرزمینی پر از
آکواریوم ماهیفروشهای تزئینی هم بود و حالا تلی از خاک شده است.
به گزارش ایسنا، «خبرآنلاین» در ادامه
نوشت: کسبه پلاسکو حالا سقف دخل زندگیشان روی سرشان خراب شده و مانند
اشباحی دور تا دور خیابانهای منتهی به پلاسکو میچرخند و بعضا سیگار دود
میکنند. زن و بچه آنها هم کنارشان هستند و شاید از صبح تا شب هزاران بار
ماجرای فروریختن این غول آهنی را تعریف کردهاند: «ساعت ۷ زیارت عاشورا
برگزار شد. چایی میدادن که بوی گاز اومد. یکی از کارکنان ساختمون اومد
چراغو روشن کرد. یهو همه چیز منفجر شد. بعد که آتشنشانی اومد، ساختمونو
تخلیه کردن. بعد هم ساختمون خم شد و ریخت.»
ریزش پلاسکو برای خیلی از کاسبان هنوز
باورپذیر نیست. آنها از هفتههای نخست آذرماه سفارشهای عید خود را دریافت
کردهاند و انبارهای آنها پر از جنس بوده است. تخمین زدهاند حدود ۷۰۰ تا
۸۰۰ میلیارد تومان جنس در پلاسکو دپو شده باشد؛ شاید هم بیشتر. بخش زیادی
از این لباسها در طبقههای فوقانی جا داده شده است.
یکی از آنان میگوید: ...
ادامه خبر